بازاریابی در کسب و کار و استراتژیها و انواع آن

آنچه در این مقاله خواهید خواند
بازاریابی چیست؟
بازاریابی به فعالیتهایی اشاره دارد که یک شرکت برای ترویج خرید یا فروش محصولات یا خدمات خود انجام میدهد. بازاریابی شامل تبلیغات است و به کسبوکارها اجازه میدهد تا محصولات و خدمات را به مصرفکنندگان، سایر کسبوکارها و سازمانها بفروشند.
متخصصانی که در بخشهای بازاریابی و تبلیغات یک شرکت کار میکنند، به دنبال جلب توجه مخاطبان بالقوه کلیدی از طریق تبلیغات هستند. تبلیغات، مخاطبان خاصی را هدف قرار میدهد و ممکن است شامل تایید افراد مشهور ، عبارات یا شعارهای جذاب، بستهبندی یا طرحهای گرافیکی به یاد ماندنی و به طور کلی حضور در رسانهها باشد.
نکات کلیدی
- بازاریابی به تمام فعالیتهایی اشاره دارد که یک شرکت برای تبلیغ و فروش محصولات یا خدمات به مصرفکنندگان انجام میدهد.
- بازاریابی از «ترکیب بازاریابی» استفاده میکند که با نام چهار P نیز شناخته میشود – محصول، قیمت، مکان و تبلیغات.
- بازاریابی قبلاً حول تکنیکهای سنتی بازاریابی از جمله تلویزیون، رادیو، پست و استراتژیهای دهان به دهان متمرکز بود.
- اگرچه بازاریابی سنتی هنوز رایج است، اما بازاریابی دیجیتال اکنون به شرکتها اجازه میدهد تا در خبرنامهها، رسانههای اجتماعی، همکاری در فروش و استراتژیهای بازاریابی محتوا مشارکت کنند.
- در اصل، بازاریابی به دنبال ارائه یک محصول یا خدمات، شناسایی مشتریان ایدهآل آن و جلب توجه مشتریان به محصول یا خدمات موجود است.
درک بازاریابی
بازاریابی به عنوان یک رشته شامل تمام اقداماتی است که یک شرکت برای جذب مشتری و حفظ روابط با آنها انجام میدهد. شبکهسازی با مشتریان بالقوه یا قبلی نیز بخشی از کار است و ممکن است شامل نوشتن ایمیلهای تشکر، بازی گلف با مشتریان بالقوه، پاسخ سریع به تماسها و ایمیلها و ملاقات با مشتریان برای قهوه یا غذا باشد.
در ابتداییترین سطح خود، بازاریابی به دنبال تطبیق محصولات و خدمات یک شرکت با مشتریانی است که میخواهند به آن محصولات دسترسی داشته باشند. تطبیق محصولات با مشتریان در نهایت سودآوری را تضمین میکند.
تعریف رسمی:
«بازاریابی فعالیت، مجموعهای از نهادها و فرآیندهایی برای ایجاد، برقراری ارتباط، ارائه و تبادل پیشنهاداتی است که برای مشتریان، ارباب رجوع، شرکا و جامعه به طور کلی ارزش دارد.»
– تعریف رسمی از انجمن بازاریابی آمریکا، مصوب ۲۰۱۷.۱
چهار اصل بازاریابی (4P) چیست؟
محصول، قیمت، مکان و ترویج ، چهار P بازاریابی هستند. این چهار P در مجموع، ترکیب ضروری مورد نیاز یک شرکت برای بازاریابی یک محصول یا خدمات را تشکیل میدهند. نیل بوردن ایده ترکیب بازاریابی و مفهوم چهار P را در دهه 1950 رواج داد.
1.محصول
محصول به یک یا چند قلم کالا اشاره دارد که کسب و کار قصد دارد به مشتریان ارائه دهد. محصول باید به دنبال جبران کمبودی در بازار یا برآوردن تقاضای مصرف کننده برای مقدار بیشتری از یک محصول موجود باشد. قبل از اینکه بتوانند یک کمپین مناسب تهیه کنند، بازاریابان باید بفهمند چه محصولی فروخته میشود، چگونه از رقبای خود متمایز میشود، آیا میتوان این محصول را با یک محصول یا خط تولید ثانویه نیز جفت کرد و آیا محصولات جایگزینی در بازار وجود دارد یا خیر.
2.قیمت
قیمت به این اشاره دارد که شرکت محصول را به چه قیمتی خواهد فروخت. هنگام تعیین قیمت، شرکتها باید قیمت تمامشده واحد، هزینههای بازاریابی و هزینههای توزیع را در نظر بگیرند. شرکتها همچنین باید قیمت محصولات رقیب در بازار و اینکه آیا قیمت پیشنهادی آنها برای ارائه یک جایگزین معقول برای مصرفکنندگان کافی است یا خیر را در نظر بگیرند.
3.مکان
مکان به توزیع محصول اشاره دارد. ملاحظات کلیدی شامل این است که آیا شرکت محصول را از طریق فروشگاه فیزیکی، آنلاین یا از طریق هر دو کانال توزیع به فروش میرساند. وقتی در فروشگاه فروخته میشود، چه نوع مکان فیزیکی برای عرضه آن در نظر گرفته میشود؟ وقتی به صورت آنلاین فروخته میشود، چه نوع مکان دیجیتالی برای عرضه آن در نظر گرفته میشود؟
4.تبلیغات
تبلیغات، چهارمین P، کمپین ارتباطات بازاریابی یکپارچه است. تبلیغات شامل فعالیتهای متنوعی مانند تبلیغات ، فروش، پیشبرد فروش، روابط عمومی، بازاریابی مستقیم، حمایت مالی و بازاریابی چریکی میشود .
تبلیغات بسته به اینکه محصول در چه مرحلهای از چرخه عمر محصول قرار دارد، متفاوت است. بازاریابان میدانند که مصرفکنندگان، قیمت و توزیع محصول را با کیفیت آن مرتبط میدانند و هنگام تدوین استراتژی کلی بازاریابی، این موضوع را در نظر میگیرند.
مهم
بازاریابی به هرگونه فعالیتی که توسط یک شرکت برای ترویج خرید یا فروش یک سرویس انجام میشود، اشاره دارد. اگر تعداد محدودی از یک محصول وجود داشته باشد، یک شرکت ممکن است برای اینکه به عنوان یکی از معدود کسانی که میتوانند چیزی را خریداری کنند، جایگاه بهتری پیدا کند، خود را به بازار عرضه کند.
انواع استراتژیهای بازاریابی
بازاریابی از مجموعهای فوقالعاده گسترده و متنوع از استراتژیها تشکیل شده است. این صنعت همچنان در حال تکامل است و استراتژیهای زیر ممکن است برای برخی شرکتها نسبت به سایرین مناسبتر باشند.
استراتژیهای بازاریابی سنتی
قبل از فناوری و اینترنت، بازاریابی سنتی روش اصلی شرکتها برای بازاریابی کالاهای خود به مشتریان بود. انواع اصلی استراتژیهای بازاریابی سنتی عبارتند از:
- بازاریابی در فضای باز: این شامل نمایش عمومی تبلیغات در خارج از خانه مصرفکننده میشود. این شامل بیلبوردها، تبلیغات چاپی روی نیمکتها، برچسبهای روی وسایل نقلیه یا تبلیغات در وسایل حمل و نقل عمومی میشود.
- بازاریابی چاپی: این شامل محتوای کوچک و به راحتی چاپ شده است که به راحتی قابل تکثیر است. به طور سنتی، شرکتها اغلب مواد چاپی را به صورت انبوه تولید میکردند، زیرا محتوای چاپی برای همه مشتریان یکسان بود. امروزه، انعطافپذیری بیشتر در فرآیندهای چاپ به این معنی است که میتوان مواد را از هم متمایز کرد.
- بازاریابی مستقیم : این شامل محتوای خاصی است که به مشتریان بالقوه ارائه میشود. برخی از محتوای بازاریابی چاپی میتوانند از طریق پست ارسال شوند. در غیر این صورت، رسانههای بازاریابی مستقیم میتوانند شامل کوپنها، کوپنهای خرید کالاهای رایگان یا بروشورها باشند.
- بازاریابی الکترونیکی: این شامل استفاده از تلویزیون و رادیو برای تبلیغات است. از طریق انتشار کوتاه محتوای دیجیتال، یک شرکت میتواند اطلاعات را از طریق رسانههای بصری یا شنیداری به مشتری منتقل کند که ممکن است توجه بیننده را بهتر از فرم چاپی جلب کند.
- بازاریابی رویداد: این شامل تلاش برای جمعآوری مشتریان بالقوه در یک مکان خاص برای فرصتی برای صحبت با آنها در مورد محصولات یا نمایش محصولات است. این شامل کنفرانسها، نمایشگاههای تجاری، سمینارها، نمایشهای جادهای یا رویدادهای خصوصی میشود.
بازاریابی دیجیتال
صنعت بازاریابی با معرفی بازاریابی دیجیتال برای همیشه تغییر کرده است. از روزهای اولیه تبلیغات پاپآپ گرفته تا مکانهای هدفمند بر اساس سابقه مشاهده، اکنون روشهای نوآورانهای وجود دارد که شرکتها میتوانند از طریق بازاریابی دیجیتال به مشتریان دسترسی پیدا کنند.
- بازاریابی موتور جستجو: این شامل شرکتهایی میشود که تلاش میکنند ترافیک جستجو را از دو طریق افزایش دهند. اول، شرکتها میتوانند به موتورهای جستجو برای قرار گرفتن در صفحات نتایج جستجو پول بدهند. دوم، شرکتها میتوانند بر تکنیکهای بهینهسازی موتور جستجو (SEO) تأکید کنند تا به صورت ارگانیک در نتایج جستجو در رتبههای بالا قرار گیرند.
- بازاریابی ایمیلی: این شامل دریافت آدرس ایمیل مشتریان یا مشتریان بالقوه و توزیع پیام یا خبرنامه توسط شرکتها میشود. این پیامها میتوانند شامل کوپنها، فرصتهای تخفیف یا اطلاعرسانی قبلی در مورد فروشهای آینده باشند.
- بازاریابی رسانههای اجتماعی: این مستلزم ایجاد حضور آنلاین در پلتفرمهای خاص رسانههای اجتماعی است. مانند بازاریابی موتورهای جستجو، شرکتها میتوانند تبلیغات پولی را برای دور زدن الگوریتمها و به دست آوردن شانس بیشتر برای دیده شدن توسط بینندگان، قرار دهند. در غیر این صورت، یک شرکت میتواند با ارسال محتوا، تعامل با دنبالکنندگان یا آپلود رسانههایی مانند عکس و ویدیو، برای رشد ارگانیک تلاش کند.
- بازاریابی وابسته: این شامل استفاده از تبلیغات شخص ثالث برای جلب توجه مشتری است. اغلب، یک شرکت وابسته که از فروش کمیسیون دریافت میکند ، بازاریابی وابسته را انجام میدهد زیرا شخص ثالث انگیزه دارد تا کالایی را که محصول اصلی خودش نیست، به فروش برساند.
- بازاریابی محتوا: این شامل ایجاد محتوا، چه کتابهای الکترونیکی، اینفوگرافیکها، سمینارهای ویدیویی یا سایر محتوای قابل دانلود باشد. هدف، ایجاد محصولی (اغلب رایگان) برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات در مورد یک محصول، کسب اطلاعات مشتری و تشویق مشتریان به ادامه همکاری با شرکت فراتر از محتوا است.
واقعیت سریع
در سال ۱۹۷۸، گری توئرک با استفاده از ARPANET، اولین شبکه کامپیوتری عمومی مبتنی بر سوئیچینگ بسته، پیامی را برای تقریباً ۴۰۰ نفر ارسال کرد. با آن پیام، اولین ایمیل اسپم ثبت شده ارسال شد.۲
مزایای بازاریابی چیست؟
استراتژیهای بازاریابی خوب تعریفشده میتوانند از چندین جهت برای یک شرکت مفید باشند. تدوین استراتژی مناسب یا اجرای طرح ممکن است چالشبرانگیز باشد؛ اما وقتی به خوبی انجام شود، بازاریابی میتواند نتایج زیر را به همراه داشته باشد:
- تولید مخاطب. بازاریابی به یک شرکت اجازه میدهد تا افراد خاصی را که معتقد است از محصول یا خدمات آن بهرهمند میشوند، هدف قرار دهد. گاهی اوقات، مردم میدانند که به آن نیاز دارند. گاهی اوقات، آنها متوجه آن نمیشوند. بازاریابی به یک شرکت این امکان را میدهد تا با گروهی از افراد که با جمعیت هدف شرکت برای خدمترسانی به آنها مطابقت دارند، ارتباط برقرار کند.
- آموزش درونی. بازاریابی برای جمعآوری اطلاعات جهت پردازش داخلی و پیشبرد موفقیت مفید است. برای مثال، تحقیقات بازار را در نظر بگیرید که نشان میدهد یک محصول خاص در درجه اول توسط زنان ۱۸ تا ۳۴ ساله خریداری میشود. با جمعآوری این اطلاعات، یک شرکت میتواند بهتر بفهمد که چگونه به این گروه جمعیتی خدمات ارائه دهد، فروش را افزایش دهد و در استفاده از منابع کارآمدتر باشد.
- آموزش بیرونی. بازاریابی همچنین میتواند برای برقراری ارتباط با جهان در مورد فعالیتهای شرکت شما، محصولاتی که میفروشید و چگونگی غنیسازی زندگی دیگران مورد استفاده قرار گیرد. کمپینها میتوانند آموزشی باشند و به افراد خارج از شرکت شما اطلاع دهند که چرا به محصول شما نیاز دارند. علاوه بر این، کمپینهای بازاریابی به یک شرکت اجازه میدهند تا خود، تاریخچه، مالکان و انگیزه خود را برای تبدیل شدن به شرکتی که هست، معرفی کند.
- خلق برند. بازاریابی به یک شرکت اجازه میدهد تا رویکردی تهاجمی برای خلق برند اتخاذ کند. به جای اینکه مشتری بر اساس تعاملاتش، نظر خود را در مورد یک شرکت شکل دهد، یک شرکت میتواند به طور پیشگیرانه با محتوا یا رسانهای خاص، مشتری را درگیر کند تا احساسات یا واکنشهای خاصی را برانگیزد. این امر به یک شرکت اجازه میدهد تا تصویر خود را قبل از اینکه مشتری با محصولاتش تعامل داشته باشد، شکل دهد.
- ماندگاری طولانی. کمپینهای بازاریابی که به درستی انجام شوند میتوانند تأثیر ماندگاری بر مشتریان داشته باشند. Poppin’ Fresh را در نظر بگیرید که با نام Pillsbury Doughboy نیز شناخته میشود. این نماد که اولین بار در سال ۱۹۶۵ ظاهر شد، به ایجاد یک برند ماندگار، گرم و دوستانه برای Pillsbury کمک کرده است.۳
- عملکرد مالی. هدف نهایی و مزیت بازاریابی، افزایش فروش است. وقتی روابط با مشتریان قویتر، تعریفشده و مثبت باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که مشتریان در فروش مشارکت کنند. وقتی بازاریابی به درستی انجام شود، مشتریان به شرکت شما روی میآورند و شما نسبت به رقبای خود مزیت رقابتی کسب میکنید . حتی اگر هر دو محصول دقیقاً یکسان باشند، بازاریابی میتواند آن مزیت رقابتی را ایجاد کند که چرا مشتری شما را به شخص دیگری ترجیح میدهد.
واقعیت سریع
طبق گفته MarTech، یک ارائه دهنده خدمات بازاریابی دیجیتال، جهان تا سال ۲۰۲۵، ۴.۷ تریلیون دلار برای بازاریابی هزینه خواهد کرد. این تخمین شامل افزایش ۱.۱ تریلیون دلاری از سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۵ است.۴
محدودیتهای بازاریابی چیست؟
اگرچه دلایل زیادی وجود دارد که یک شرکت کمپینهای بازاریابی را آغاز میکند، اما محدودیتهای متعددی نیز در این صنعت وجود دارد.
- اشباع بیش از حد. هر شرکتی میخواهد مشتریان محصول او را بخرند و نه رقبایش را. بنابراین، کانالهای بازاریابی میتوانند رقابتی باشند زیرا شرکتها تلاش میکنند توجه و شناخت مثبت بیشتری را به خود جلب کنند. اگر شرکتهای زیادی در حال رقابت باشند، توجه مشتری ممکن است به شدت کاهش یابد و در نتیجه هر نوع تبلیغاتی مؤثر نباشد.
- کاهش ارزش. وقتی شرکتی تخفیف یا حراجی را تبلیغ میکند، ممکن است از نظر روانی در نهایت مردم آن محصول را در آینده کمارزشتر ببینند. اگر یک کمپین آنقدر قوی باشد، مشتریان حتی ممکن است با دانستن یا به خاطر سپردن قیمت فروش قبلی، برای خرید آن صبر کنند. به عنوان مثال، برخی ممکن است عمداً در صورت نزدیک شدن به جمعه سیاه ، خرید کالا را به تعویق بیندازند .
- عدم تضمین موفقیت. کمپینهای بازاریابی ممکن است هزینههای اولیهای را متحمل شوند که هیچ نویدی برای موفقیت در آینده ندارند. این موضوع در مورد مطالعات تحقیقات بازار نیز صادق است، جایی که زمان، تلاش و منابع صرف مطالعهای میشود که ممکن است هیچ نتیجه قابل استفاده یا مفیدی به همراه نداشته باشد.
- سوگیری مشتری. مشتریان وفادار و قدیمی برای خرید برند یا محصول یک شرکت نیازی به اغوا ندارند. با این حال، مشتریان جدیدتر و ناآشنا ممکن است این کار را انجام دهند. بازاریابی به طور طبیعی نسبت به مشتریان غیروفادار سوگیری دارد، زیرا کسانی که از قبل از شرکت حمایت میکنند، با سرمایهگذاری بیشتر در بهبود محصول، خدمات بهتری دریافت میکنند.
- هزینه. کمپینهای بازاریابی ممکن است گران باشند. راهاندازی کمپینهای بازاریابی دیجیتال ممکن است پرزحمت و حفظ برنامهریزی، پیادهسازی و اجرای طرح پرهزینه باشد. تیترهایی را که هزینههای تجاری سوپربول را به میلیونها دلار تبلیغ میکنند، فراموش نکنید.
- وابسته به اقتصاد. بازاریابی زمانی بیشترین موفقیت را دارد که افراد سرمایهای برای خرج کردن داشته باشند. اگرچه بازاریابی میتواند مزایای غیرمالی مانند وفاداری به برند و شناخت محصول ایجاد کند، اما هدف نهایی افزایش فروش است. در شرایط نامطلوب اقتصاد کلان ، زمانی که بیکاری بالا است یا نگرانیهای رکود اقتصادی افزایش یافته است، مصرفکنندگان ممکن است صرف نظر از اینکه یک کمپین بازاریابی چقدر عالی باشد، کمتر خرج کنند.
بازاریابی چیست؟
بازاریابی بخشی از یک شرکت، خط تولید، فرد یا نهاد است که خدمات خود را تبلیغ میکند. بازاریابی تلاش میکند تا فعالان بازار را به خرید محصول خود و وفاداری به یک شرکت خاص تشویق کند .
چرا بازاریابی اینقدر مهم است؟
بازاریابی به چند دلیل مهم است. اول، کمپینهای بازاریابی ممکن است اولین باری باشند که مشتری با محصول یک شرکت تعامل میکند یا در معرض آن قرار میگیرد. یک شرکت این فرصت را دارد که خریداران بالقوه را آموزش دهد، تبلیغ کند و آنها را تشویق کند.
بازاریابی همچنین به شکلدهی تصویر برندی که یک شرکت میخواهد منتقل کند، کمک میکند. به عنوان مثال، یک شرکت تجهیزات کمپینگ در فضای باز که میخواهد به خاطر کالاهای مقاوم و بادوام خود شناخته شود، میتواند کمپینهای خاصی را آغاز کند که این ویژگیها را در بر میگیرد و این احساسات را برای مشتریان بالقوه به یاد ماندنی میکند.
هدف بازاریابی چیست؟
یکی از اهداف مهم بازاریابی، پیشبرد رشد یک شرکت است. این امر را میتوان از طریق جذب و حفظ مشتریان جدید مشاهده کرد.
شرکتها ممکن است استراتژیهای بازاریابی مختلفی را برای دستیابی به این اهداف به کار گیرند. برای مثال، تطبیق محصولات با نیازهای مشتریان میتواند شامل شخصیسازی، پیشبینی و اساساً دانستن مشکل درست برای حل باشد.
استراتژی دیگر، ایجاد ارزش از طریق تجربه مشتری است. این امر از طریق تلاش برای افزایش رضایت مشتری و رفع هرگونه مشکل در مورد محصول یا خدمات، نشان داده میشود.
چهار اصل بازاریابی چیست؟
یک مفهوم رایج در حوزه بازاریابی، چهار پی بازاریابی است که به چهار عنصر کلیدی یک استراتژی بازاریابی میپردازد. چهار پی شامل محصول، قیمت، مکان و تبلیغات است.
انواع بازاریابی چیست؟
دهها نوع بازاریابی وجود دارد و انواع آن با معرفی و ظهور رسانههای اجتماعی، پلتفرمهای تلفن همراه و پیشرفتهای فناوری گسترش یافتهاند. قبل از فناوری، بازاریابی ممکن بود به سمت کمپینهای پستی، کمپینهای دهان به دهان، بیلبوردها، تحویل نمونه محصولات، تبلیغات تلویزیونی یا بازاریابی تلفنی سوق داده شود. اکنون، بازاریابی شامل رسانههای اجتماعی، تبلیغات هدفمند، بازاریابی ایمیلی، بازاریابی درونگرا برای جذب ترافیک وب و موارد دیگر میشود.
نکتهی آخر
بازاریابی بخش اساسی هر کسبوکاری است. این امر باعث میشود محصولات یا خدمات یک کسبوکار به مصرفکنندگان شناخته شود و به جذب مصرفکنندگان برای خرید محصول آن نسبت به محصول رقبا کمک میکند. اگرچه بازاریابی هزینه قابل توجهی دارد، اما شرکتها بودجههای بازاریابی را به عنوان بخشی از هزینهها ایجاد میکنند به این امید که فروش و سود از هزینههای بازاریابی بیشتر شود.

سلام من محسن رحیمی الست هستم، یک مقاله نویس و طراح خلاق، با دانش و تجربهای گسترده که در زمینه های مختلف مانند مقاله نویسی و طراحی دارم، مقالات متعددی در حوزه های مختلف نوشته م.